هیچ

هیچ هم برای خودش عالمی دارد

وقتی “همه” هایت هیچ میشوند

آن وقت “هیچ” برایت یک دنیاست


ادما

یـــه آدمـایــی تــو زنــدگـیــت هــسـتـن
کــه نـمـیـدونـی بـایـد بــاهــاشــون چــی کــار کـنـی !
نــه مــی تــونــی بــاهــاشــون تـو رابــطــه جـلـوتـر بــری
نــه مــی تــونــی از زنـدگــیـت حـذفـشـون کـنـی . . .
ایـــن آدمـــــــــــا
مـثـل اسـتـخـون لـای زخـــمــن !
هـمـیـشـه تـو پـس زمـیـنـه زنــدگـیـتـــــ بــاقــی مـی مـونـن
انــگار مــی خــوان هــمـــه ی عــُـمـر
بهـــت یــادآوری کـنــن

تحمل

خدایا یکم بهم صبرو تحمل بده که بتونم این اوضاعو تحمل کنم

صلح

تقریبا دو روزه داریم مسالمت امیز باهم حرف میزنیم نه اون کارای منو فراموش کرده نه من. محتاطانه صحبت میکنیم که دعوا نشه. دنبال خونه ست که اجاره کنه و خانوادش بیان محل کارش. دیروز عکسای خونه ایی که دیده بودو تو وات واسم فرستاد هرچند ناراحت شدم ولی به رو خودم نیاوردم. امروزم ساعت 2 حرکت میکنه میره خونش. هرچند که دوست ندارم بره ولی فعلا اون خانواده داره و من هیچ کاره ام. نمیخام بخاطر این مسائل خودمو اذیت کنم وقتی اون کاری نمیکنه منم تلاشی نمیکنم هرکی زندگی خودشو داره.


من اومدم

اول از تعطیلات عید میگم که خیلییی خوب بود. با وجود اینکه بارهااااا بهم اس دادو رو اعصابم راه رفت ولی خوب بود.

من واقعا نمیدونم باید باهاش چیکار کنم

بعضی وقتا میگم کاش بمیرم راحت شم از این وضعیت

امشبم که حسابییییی بحث کردیم منم بلاکش کردم

خسته شدم از کاراش. الکی بهانه گیری میکنه. حرفایی میزنه فحش هایی میده که تا اسمون دلتو میشکنه حق اعتراض هم نباید داشته باشم. بعضی وقتا حس میکنم برده میخاد که فقط بهش بگه چشم. که منم عمرااااا از این جور ادمای چشم گو باشم.

میخاستم ماجرای امشبو کامل بگم تا اروم شم اما در حال بحث کردن اینقد گریه کردم که الان ارومم.

شاید فردا کل ماجرا رو بگم

فعلا

سفر

الان باخبر شدم فردا میخاییم بریم سفر

من کارامو نکردمممممم  قرار بود دوشنبه بریم اخهههههه

سال خوبی داشته باشید

فعلا بای

شرمسارم

دیشب اس داد بیمارستانم

داشتم سکته میکردم اخه دوستشم بهم اس داد حالش بده بیمارستانه

هرچی هم اس میدادم چی شده جواب نمیداد

گفت کمرمو شکستی چرا باهاش چت کردی

یه لحظه دوست داشتم میمردم و این ماجرا رو نمیدید. کارم خیلییییی زشت بود نباید بخاطر حرص دراوردنو لجم با یکی دیگه چت میکردم هرچند که یه بار چت بوده و هرچند که اون مقصر باشه الان کار من زشت تر و وقیحتر بود

عکسای چتمونو تو تلگرام واسم فرستاد

واقعا حرفی واسه گفتن نداشتم هرچی میگفت حق داشت

کلی چیز شنیدم واقعا هم حقم بود

میگفت عاشقمیو با یکی دیگه چت کردی؟ من چه جوری بهت اعتماد کنم

کلی حرف زدیم هرچی هم تلاش کرد رابطمون خوب شه ولی فایده نداشت. اون منو به عنوان دوست دختر میدونستو من نمیخام دوست دخترش باشم

سعید تنها عشق من بود نه دوست پسر

صبح هم این اس رو واسم فرستاد:

                    همه در فکر عیدند ومن درماتم یارم 

               محرم صد شرف دارد ازاین عیدی که من دارم 

کارهای مفید من

چندتا کار مفید دارم میکنم توی این اخر سالی

چندتا کتاب که تو یه سایتی معرفی کرده بودو دانلود کردم که بخونم.

یکیشو شروع کردم

سهم من، که تا الان که صدو خورده ای ازش خوندم خوب بوده وخیلی جاهاش منو یاده سعید میندازه 

یه جزوه تمرین خوشنویسی داشتم از لا به لای قفسه کتابام دراوردمو شروع کردم به تمرین خوشنویسی با خودکارو خودنویس. فعلا که از اوضاع راضی ام

خدایا کمکم کن



بدشانسی

صب اس داد سلام

جواب ندادم

دوباره اس داد جواب سلام واجبه

علیک سلام

بیا وات کارت دارم

اگه کاری داری اس بده

لطفا بیا کارت دارم

رفتم واتو از بلاکی درش اوردم خوب بگو

عاشق بودیو با یکی دیگه هم دوست بودی

راستشو بگو با چند نفر دوست بودی

حدس زده بودم اون یارو تو اینستا از طرفه سعید باشه

تو اینستا خیلی حرف خاصی نزده بودیم البته شمارشو داده بود

کلی بهم تهمت زدو چرتو پرت گفت

منم گفتم اره مجردم به کسی تهعدی ندارم هرکاریم دلم بخاد میکنم به کسی هم مربوط نیست.

بهش گفتم برو ولی تا اخر عمرت بهم بدهکاری. کلی التماس کرد که نتیجه دکترو بهش بگم

ماجرای دکترهم بهش گفتم و نتیجه معاینه اش.

بهش گفتم این موضوع مشکله منه و به تو مربوط نیست 

مثلا عذاب وجدان داشت

حرفایی زد که دیگه بودو نبودش واسم مهم نیست. 

واتساپمو پاک کردم. دوست دارم تلگرامم پاک کنم ولی بخاطر کارم و گروهی که همکارام هستن فعلا مجبورم پاک نکنم.


سرگرمی

واسه سرگرم شدنم رو اوردم به کتاب خوندن. هم تو گوشیم ریختم هم کتاب گرفتم واسه خوندن. شاید مرهمی باشه تا کمتر برم تو نت و حرص بخورم

عکس پروفایلشو عوض کرده یه عکس گذاشته با این مضمون:

تو میدانی که من بی تو نخواهم زندگانی را

این عکسو تو اینستاشم گذاشته

منم یه عکس با این نوشته گذاشتم

من هنوز تو را یواشکی دوست دارم

خدایا کاری کن بتونه منو واسه ی همیشه فراموش کنه. دوست دارم راحت زندگی کنه.نمیخام یاد من باعث عذابش بشه